با یک پسر در راه سوپر بکن بکن به لندن مبارزه کردیم و یک راننده تاکسی داشتیم

02:36
10065

یک زن و شوهر ازدواج کرده تصمیم گرفت آخر هفته را در لندن بگذراند. هنگامی که بچه ها به یک تاکسی می آمدند، شروع به نزاع در طول مسیر کردند. این مرد همسرش را سرزنش کرد و به او فریاد زد و سوپر بکن بکن بعد از آن خواست که ماشین را متوقف کند و از آن خارج شود. دختر در از دست دادن بود، اما راننده گفت پس از آن، پس از آن سبزه sweety. "با این جوانان شما هیچ کاری نمیتوانید انجام دهید." این شخص گفت، و عیار را برای او آزاد کرد. اما با یک شرط، مرد vylazhit زیبایی گربه و دمار از روزگارمان درآورد Shmara در ماشین. شلخته موافقت کرد، و ماشین تبدیل به یک trakomobil. پس از لیسیدن یک گربه، با دادن یک نیمی فمناکی در دهان و سخت شدن لعنت، مرد نطقش را حفظ کرد و شابلد راضی به مقصد کرد.